ترس از خدا
نمی دونم چرا بعضی ترس از خدا رو با وحشت از خدا عوضی گرفتن!اره ترس از خدا لازمه.من وقتی به عظمت خدا و عمق مفهوم الله اکبر فکر میکنم مو به تنم سیخ میشه!ولی اینکه از ترس عذاب خدا و رفتن به جهنم آدم خواب نداشته باشه خیلی واسم پذیرفتنش سخته.
آخه چطور خدا رو میشه چماق به دست دید که منتظره تو اشتباهی کنی و اونم به شدید ترین شکل عذابت بده!
خدا وقتی میگفته من از همه به شما مهربانترینم خودش می دونسته که چی میگه ولی ما بنده ها مگه می خوایم باور کنیم.
نمازی که باید به عشق خدا و برای حس کردن هر چه بیشتر خدا باشه رو کردیم راه گریز از عذاب.من نمیدونم خدا چی میکشه از دست ما بنده های کج فهم!
پ.ن:با دین میشه به ریسمان الهی وصل شد ولی نمیشه ازش بالا رفت.واسه بالارفتن باید دلا رو صاف کنیم
پ.ن:خوشبختی ما در سه جمله است:تجربه از دیروز،استفاده از امروز،امید به فردا.ولی ما با سه جمله می خوایم تباهش کنیم:حسرت دیروز،اتلاف امروز،ترس از فردا!
+ نوشته شده در پنجشنبه سی ام مهر ۱۳۸۸ ساعت 21:37 توسط patrik-bob
|
"برای اینکه راه درست رو برم , لازم نیست ثابت کنم راه تو اشتباهه"